سفری کوتاه به کرمانشاه

بلاگ

توفیق اجباری شد که در زمانی نامناسب! چند روزی را مهمان کرمانشاهیان عزیز باشم. دردسرهای کارهای اداری به کنار ،  آلودگی هوا ، راه بندان ، سیستم شهرسازی ناکارآمد آدم را بیشتر به یاد تهران می انداخت و این سفر کاری را بیش از پیش خسته کننده می کرد.

اما با این وجود و با تمام کم لطفی هایی که به آثار تاریخی و صنعت گردشگری کشورمان شده است هنوز می‌توان جذابیت هایی در این شهر خسته یافت. همانطور که احتمالا می دانید آثار تاریخی معروف نزدیک به این شهر طاق بستان و بیستون است که فرصت کردم دیداری از طاق بستان کنم که بسیار زیاد بود.

مردم شهر بامرامند و خوش برخورد ، یک رفیق کرمانشاهی باحال هم پیدا کردم که این چند روز همراه و کمکم بود که دمش گرم. مردم البته از وضعیت نابسامان گله مندند و به گفته خودشان مسافر کشی و خدمات مرتبط با خودرو به یکی از مشاغل اصلی بدل شده است که البته بی راه هم نمی گویند. کنار تقریبا تمام خیابان‌ها پر است از مکانیکی و از هر 5 ماشین سه تای آن‌ها مسافر کشند یعنی هر زمان که اراده کنی تاکسی در چند قدمی است.

همانطور که گفتم الگوی شهرسازی هم طبیعتاً تهران است منتها نسخه قدیمی تر آن و اگر چشم بسته کسی را از تهران به این شهر بیاورند بالافاصله متوجه نخواهد شد که در شهر دیگری است! نمی‌دانم ولی شاید علت کم لطفی هایی که به این استان در طی این همه سال شده است نزدیکی به مرز باشد.

فاصله کرمانشاه تا تهران 600 حدود کیلومتر است که طی این مسیر حدودا 7-8 ساعت (بسته به اینکه کجا تهران ساکن باشید) با خودرو سواری به طول می انجامد. تعداد پروازها به این شهر بسیار محدود و معمولا هم کار پر هستند.

خلاصه کلام اینکه کشوری داریم بزرگ با تاریخی چند هزار ساله و مردمانی با استعداد و فرهنگی غنی . صنعت تورسیم می‌توانست محور اقتصاد ایران باشد. می‌توانست … حیف! و البته همه چی آرومه و همه هم راضی و خوشنودیم



پانویس : جوجه کبابی خوردم با مرغ برزیلی و برنج پاکستانی! و نه مرغ طعم و کیفیت مرغ خودمان را داشت و نه برنج! چیزی نمانده که کل سفره غذای روزمرمان وارداتی باشد! 

 

Your rating: None Average: 4 (1 vote)