دریچه ای به مبحث انرژی

بلاگ

مقدمه

با سلام ، وعده داده بودم که در مورد مبحث انرژی بیشتر صحبت کنم ، اما راستش منصرف شده بودم چون این بحث ، بحث گسترده ای هست. و برای درک آن خواننده ها باید تفکر کنند و سعی کنند تا این بحث را با مسائل روزمره زندگیشان پیوند دهند. که البته این کار هم نیاز به انگیزه و هم نیاز به صرف وقت دارد. با توجه به فرهنگ کنونی جامعه که متاسفانه تفکر در آن نقش چندانی را ایفا نمی کند. بنابراین دیدم نتیجه این کار به وقتی که از من می گیرد نمی ارزد. اما در این فاصله تعدادی از دوستان با نامه های خودشون ابراز تمایل نشان دادند که این مبحث ادامه پیدا کند. که از همکاری و حمایتشان کمال تشکر را دارم و امیدوارم بتوانم با عمل به خواسته این دوستان عزیز قدری از محبتشان را جبران کنم. البته من ید طولایی در این وادی ندارم ، بنابراین کاستی های احتمالی این مقاله و مقالات بعدی را به بزرگواری خودتان ببخشید. (اگر غلط املایی در مقاله دیدید خوشحال می شوم من رو مطلع کنید تا اصلاح کنم)

اصل مطلب

همانطور که قبلا هم اشاره کردم این مبحث بسیار گسترده است. و به همان اندازه هم مهم. در نتیجه بالاخره باید از یک جایی شروع کرد. برای شروع من یک توضیح مختصر و کلی می دهم  (با دقت بخوانید ، حتی اگر درک این مطالب برایتان مشکل بود):

اگر آیات قرآن را مطالعه کرده باشید و یا با معنای دعاها آشنا باشید حتما به واژه پر معنای نور برخورد کرده اید. این نور چیست و چرا اینقدر زیاد از آن یاد شده؟ در واقع نور همان انرژی است. انرژی ماهیت ما انسان ها و تمام هستی است. حتما می دانید که نور خصوصیات استثنایی دارد که از جمله آن ها می توان به سرعت حرکت آن و عدم تاثیر پذیری این سرعت نسبت به محل شروع حرکت نام برد. البته این نوری که ما می بینیم دقیقا همان انرژی نیست ، ولی می توان از آن به عنوان نزدیک ترین شکل به انرژی نام برد.

یکی از پدیده های فیزیکی باعث شد تا من از مثال بالا استفاده کنم. دانشمندان می گویند که هر چیزی که به سرعت نور برسد به نور تبدیل می شود. این خصلت در انرژی هم هست ، اما نه دقیقا. در مورد انرژی به این صورت است که اگر چیزی در حوزه یک انرژی قوی قرار بگیرد ، خصوصیات همان حوزه انرژی را پیدا می کند ، البته این به آمادگی آن چیز نیز بستگی دارد. یعنی هر چه آن چیز آمادگی بیشتری داشته باشد شباهت های بیشتری به آن حوزه انرژی پیدا می کند. این فرآیند یک فرآیند دفعتی نیست بلکه تدریجا صورت می گیرد. برای نمونه این سوال را از خود بپرسید : "چرا اکثر آدمها وقتی مدتی با یک فرد مومن ، یا حالا مومن هم نه (این هم به خاطر کسانی که با مذهب مخالفند) یک آدم خیلی خوب زندگی می کنند ، قسمتی از رفتارشان به آن شخص شباهت پیدا می کند ، اما وقتی از آن فرد جدا می شوند دوباره مثل قبل می شوند؟!!"

توجه کنید ، زمانی پیش می آید که برخی افراد بعد از جدا شدن از آن آدم خوب ، خوب باقی می مانند و تغییر نمی کنند. این بحث دیگری است و در جای آن در موردش صحبت خواهم کرد. منظور من موجودی است که از خود اراده ای ندارد!! و فقط در اثر حوزه انرژی آن فرد خوب دچار تغییر غیر ارادی می شود. شاید بگویید همه اینطوری نمی شوند؟! چرا ، همه دچار تغییر می شوند ، ولی نیاز به زمان بیشتری دارند. مثل زندان بان امام حسن عسکری(ع)... .

ما انسان ها صفات زیادی داریم. و این صفات جلوه ای از صفات خداوند متعال هستند. حالا هر چقدر ما بیشتر پذیرای انرژی خداوند باشیم ، بیشتر به او شباهت پیدا می کنیم. فکر می کنید چرا عشق و عاشقی اینقدر در نزد ما انسان ها مقدس است. به نظر من علت آن این است که همه ما در حوزه انرژی خداوندی قرار داریم که عشق مطلق است. او مهربانترین است. او همه ما و تمام مخلوقاتش را عاشقانه دوست دارد. پس طبیعی است که ما هم از اینکه به او شباهت پیدا کنیم لذت ببریم.

ساختار وجودی ما از انرژی است ، پس برای تمام کارهایی که انجام می دهیم نیاز به انرژی داریم. وقتی یک روز کاری را پشت سر می گذاریم ، احساس خستگی جسمی و روحی می کنیم. اما با مدتی استراحت دوباره توانمان را باز می یابیم. میزان این استراحت بین افراد متفاوت است و علت این تفاوت ، تفاوت بین میزان انرژی های افراد است. کسانی که از روحیه شادی برخوردارند یا از درجه ایمان (منظور ایمان واقعی است) بالایی برخوردارند به خواب و استراحت کمتری نیاز دارند. شاید شما هم به افرادی برخورد کرده باشید که مثلا 3 یا 4 ساعت در طول شبانه روز می خوابند ولی هیچگونه مشکلی هم برایشان پیش نمی آید. و یا غذایی که مصرف می کنند جوابگوی نیاز یک انسان عادی نیست ، ولی برای آن ها کاملا کافی است. این مسائل با قواعد علمی جور در نمی آید. در واقع نمی توان با دلایل علمی آن ها را توجیه کرد.

یکی از پدیده هایی عجیب در این زمینه ، سالم ماندن اجساد برخی افراد پس از گذشت سالیان سال است. تعدادی از شهدای ما که پس از جنگ اجسادشان پیدا شده بود ، به طور معجزه آسایی جسمشان هنوز تازه بوده است. و یا جسد برخی علما (مثل ملائین نراقی) پس از گذشت زمانی قریب به 300 سال همچنان تازه مانده بوده است. انگار که همان روز دفن شده بوده اند. علت این اتفاق چیزی نیست جز همان انرژی. سر زدن روح به جسم باعث می شود که جسم به دفعات در معرض حوزه انرژی روح قرار بگیرد ، و این مسئله در طی سالیان موجب جلوگیری از تباه و پوسیده شدن جسم می شود. در واقع آن ساختار وجودی که من اشاره کردم بیشتر به روح ما بر می گردد. دانشمندان بارها سعی کرده اند که موجودات آزمایشگاهی را خلق کنند. ولی چون آن موجودات زنده دارای روح نبودند ، تنها زمان کوتاهی دوام آورده اند و بعد دچار تباهی شده اند. باید بگویم که انرژی که به طور طبیعی در جهان وجود دارد برای ادامه حیاط و فعالیت یک موجود زنده کافی نیست. و این شامل ما انسان ها نیز می شود.

زمانی که ما انسان ها به اندازه کافی از انرژی برخوردار نباشیم....

زمانی که ما انسان ها به اندازه کافی از انرژی برخوردار نباشیم دچار مشکلات روحی ، روانی ، جسمی و رفتاری می شویم. مشکلات روحی همچون افسردگی ، خود کوچک بینی ، نداشتن اعتماد به نفس و ... . مشکلات جسمی مثل سرطان ، بیماری قلبی ، کم خونی ، کاهش بینایی و ... . اما از همه این ها بدتر مشکلات رفتاری است. چرا که موجب به هم ریختگی در جامعه می شود. همانطور که قبلا هم اشاره کردم ما برای ادامه حیات خودمان نیاز به انرژی داریم. پس طبیعی است که وقتی از این نعمت به قدر کافی بهره مند نباشیم ، عملکرد حیاتی جسم ماهم دچار اشکال می شود. حتما برای شما هم زمان هایی پیش آمده که دچار پریشان حالی شده باشید. در اینجور مواقع توانایی های ما دچار اخلال می گردد. نمی توانیم درست تصمیم بگیریم. نمی توانیم به مانند قبل کارهایمان را با دقت و بدون نقص انجام دهیم. این دقیقا همان اتفاقی است که برای سلول های بدن ما می افتد. آن ها نیز در اثر کمبود انرژی دیگر نمی توانند به وظایف خود عمل کنند. مثلا اگر سلول های خاکستری مغر نتوانند به تحریکات عصبی به سرعت پاسخ دهند چه رخ می دهد؟!

و اما مشکلات رفتاری که بدترین نوع عکس العمل ما نسبت به کمبود انرژی هستند انواع گوناگونی دارند. توسل به زور ، تحقیر دیگران ، اظهار عجز و ناتوانی از این جمله اند.احتمالا این واژه ها و ارتباطشان با موضوع انرژی برایتان نامفهوم است. ولی صبر داشته باشید به زودی در قسمت کسب انرژی آشنایی بیشتری با این واژه ها پیدا خواهید کرد.

متاسفانه باید اقرار کرد که بیش از نود درصد ما انسان ها دچار کمبود انرژی هستیم. پس همه ما لااقل دچار یکی از پی آمدهای کمبود انرژی هستیم. گفته بودم مشکلات رفتاری بدترین نوع واکنش نسبت به کمبود انرژی است. دلیل این مطلب کاملا واضح است. نگاهی واقع بینانه به اوضاع کنونی جامعه ما و جامعه جهانی ، بیانگر این حقیقت تلخ است که اکثر ما دچار مشکلات رفتاری هستیم. این مشکلات رفتاری ارتباطی به مجنون بودن یا عدم هم آهنگ بودن با معیارهای عرف ندارد!! بلکه عبارت است از هر رفتاری که مخالف با فطرت انسان باشد. چه کم و چه زیاد ، چه دائمی و چه غیر دائمی در هر صورت مشکل رفتاری است. اگر من با رفتارم اطرافیانم را برنجانم ، دچار مشکل رفتاری هستم. اگر نسبت به سعادت و بدبختی هم نوع خودم بی تفاوت باشم ، دچار مشکل رفتاری هستم. اگر از معرفت بوئی نبرده باشم ، دچار مشکل رفتاری هستم. بیائیم و قدری با خودمان رو راست باشیم. کدامیک از ما می توانیم ادعا کنیم که هیچ مشکل رفتاری نداریم؟! بهتر نیست به جای اینکه پیکان بازجویی را به سمت دیگران نشانه برویم ، این بار جهت آن را به سمت خودمان برگردانیم؟!

کسب انرژی

حالا باید ببینیم چطور می توانیم این کمبود انرژی را جبران کنیم. راه های مختلفی هست که همه آن ها منشا الهی دارند. چون منشا همه انسان ها الهی است پس کسب انرژی به غیر از راه هایی که منشا الهی دارند ، عواقب بدی را در پی خواهد داشت. راه های کسب انرژی به دو نوع کلی تقسیم می شوند. راه های ابتدایی و راه های تکامل یافته.

راه های ابتدایی در واقع همان فعالیت های ابتدائی و حیاتی ما انسان ها است. که شامل تنفس ، غذا خوردن ، ورزش کردن ، حضور در طبیعت و  ... است. البته هر چه ما بیشتر به این قبیل فعالیت ها اهمیت دهیم (اهمیت به معنای زیاده روی نیست) انرژی بیشتری کسب می نماییم. ولی باید موقع انجام هر یک از این اعمال حیاتی تمرکز کافی داشته باشیم. مثلا نباید موقع غذا خوردن به فکر مشکلات زندگیمان باشیم. یا زمانی که در یک هوای پاک مشغول تنفس هستیم. این نفسها را با تمام وجود بکشیم. این روش زندگی باید برای ما به صورت عادت در بیاید. تا به تدریج کمبود انرژیمان جبران شود.

و اما راه های تکامل یافته راه هایی هستند که بیشتر به بعد معنوی ما مربوط می شوند. وجه اشتراک تمام این راه ها یک چیز است. و آن برقراری یک ارتباط پایدار و عاشقانه با خالق هستی است. هر چه که بیشتر خودمان را بشناسیم توانمان در برقراری یک چنین ارتباطی افزایش پیدا می کند. صحبت کردن با خدا ، دعا کردن ، درد دل کردن با او ، ستایش او و ... از جمله راه های برقراری ارتباط هستند. به تجربه به من ثابت شده که راه هایی که ادیان الهی از جمله اسلام برای برقراری ارتباط با خداوند معرفی کردند نسبت به بقیه راه ها برتری دارند. البته اثبات این ادعا نیاز به بحث مفصلی دارد. که باید بر پایه علم باشد. در هر صورت این که ما از چه راهی با خالقمان ارتباط برقرار کنیم در درجه دوم اهمیت قرار دارد. بدون شک در هر کاری هرچه ابزار کار بهتر باشد نتیجه بهتر یا بیشتری بدست می آید ولی باید قبل از آن ما با خود آن کار و ابزار ابتدایی آن آشنایی داشته باشیم.

خداوند ما خداوند عشق است. خداوند رحمت است. پس اگر می خواهیم از او انرژی کسب کنیم باید عاشقش باشیم ، چون او نیز به ما عشق می ورزد. باید سعی کنیم در همه حال به او بیاندیشیم و از او یاد کنیم. همانگونه که عاشق و معشوق مدام به یاد هم هستند. این امر میسر نمی شود مگر اینکه ما فطرت انسانیمان را دوباره بیدار کنیم. دست از دزدیدن انرژی از هم نوعانمان برداریم و رو به خالق هستی بیاوریم. هر چه بیشتر به او وابسته شویم بیشتر از دنیا بی نیاز می شویم.

پایان بحث

با اینکه در این باب حرف برای زدن زیاد دارم ، ولی بهتر است به جای هفته ای چند سطر مطالعه در این باب شما را به منابع بهتری راهنمایی کنم. بدون شک برای کسانی که تاکنون با این مبحث آشنایی نداشته اند قدری سخت است که بتوانند این مسائل را بپذیرند. اگر بتوانیم دیدمان را وسعت دهیم و پا از دیوارها و مرزهای بی اساسی که برایمان کشیده اند فراتر بگذاریم ، بدون شک چیزهایی را تجربه خواهیم کرد که تا کنون آن ها را معجزه و یا حتی افسانه می پنداشتیم. باید پذیرفت که هیچ انسانی نمی تواند واقعا عاشق خالقش باشد مگر این که اول از همه خودش را به عنوان مخلوق همان خالق به طور درست و کامل شناخته باشد. تقلید کورکورانه حتی اگر صدها سال ادامه پیدا کند ، منجر به خودآگاهی ما نمی شود. تاریخ این را به ما ثابت کرده است.

در طول تاریخ بشر بسیاری جوامع بودند که دست به انقلاب زدند و در پی رهبرشان روان گشتند. چه دلیریها نکردند و چه حماسه ها که نیافریدند. اما این کارها را چه کسانی انجام دادند؟! و کدامیک از این انقلاب ها توانستند بعد از رهبرشان دوام پیدا کنند؟ بدون شک آن دسته از انقلاب هایی که پیروانش اهل اندیشه بودند. در این مورد مثال زیاد هست. ولی حتما خودتان نمونه هایی به ذهنتان خطور کرده است.

توانایی هایی که در اثر افزایش انرژی به دست می آید ، غیر قابل تصور است. و تنها در اثر تجربه می توان به درک درستی از آن ها رسید.  راه رفتن روی آب ، پرواز در آسمان ، طی الارض ، خبر از آینده و ... تنها گوشه ای از این توانایی ها هستند. در تار و پود این جهان اینقدر چیزهای پنهان از نظر ما وجود دارد که از شماره خارج است. اما این دلیل نمی شود که ما حرکت نکنیم و به دنبال شناخت جهانی که مخلوق خالقمان است نرویم.

و دیگر اینکه اکثر مطالبی که در این چند مقاله عنوان کردام به تجربه به من ثابت شده و شکی در آن ها ندارم. از عنوان کردن باقی مطالب هم تا آن جا که میسر بود خودداری کردم و به جای آن منابع زیر را به شما پیشنهاد می کنم.

چند منبع

برای شروع کتاب ارزشمند پبشگویی آسمانی اثر جیمز رد فیلد را پیشنهاد می کنم.

جلد دوم و سوم این کتاب با نام بینش آسمانی و بصرت دهم را هم برای ادامه می توانید مطالعه کنید.

سایت نویسندگان این کتاب ها : http://www.celestinevision.com

سایت انجمن انرژی درمانان ایران (من مقالات این سایت را زیاد تایید نمی کنم ، خودتان در صحت آن ها تحقیق کنید بهتر است) : http://www.iranhealers.com

در مورد انرژی درمانی هم به طور خلاصه باید بگویم که انرژی درمان ها معتقد هستند که هر بیماری قبل از اینکه در جسم انسان ظهور کند در هاله انرژی او ظاهر می شود و در صورتی که به موقع با تکنیک های انرژی درمانی ، اختلالات هاله درمان شود ما به بیماری دچار نمی شویم.

اگر سوالی داشتید و یا مطلب جدیدی یاد گرفتید خوشحال می شوم که در موردش با هم صحبت کنید و از ذهن خلاق هم بهره ببریم.

 پاسخ به سوالات

و اما پاسخ به سوالاتی که در این مدت مطرح شده بود.

1.پرسیده بودند : من هميشه از اين تاثيرپذيری افراد شاکی بوده ام... می دونی مثلا يه دختر ۲۷ ساله وقتی با يه دختر ۱۸ ساله راه می ره من واقعا تعجب می کنم که می بينم انقدر مسخره رفتارش سبکسرانه می شه و اين مساله باعث می شه نتونم با خيلی ها رابطه برقرار کنم.

خوب با دید انرژی میشود این مسئله را توضیح داد. همانطور که قبلا هم توضیح دادم این مسئله مربوط به حوزه های انرژی است (در مورد هاله های انرژی تحقیق کنید بد نیست).  البته این تاثیر پذیری بستگی زیادی به خود فرد و شخصیت او دارد. افکار و عقاید در حوزه انرژیمان روی اطرافیان تاثیر می گذارد. به همین خاطر نباید به کارهای بد حتی فکر کرد. و به همین دلیل است که می گویند هم نشین خوب نعمت بزرگی است. اگر هر کدام از طرفین که البته کوچکتر یا بزرگتر آن ها زیاد تفاوتی ندارد ، در مقابل حوزه انرژی طرف مقابلشان ظعف نشان دهند یا به عبارتی اجازه این تاثیر گذاری را بدهند بدون شک رفتارشان دچار تغییر می شود. از دید روان شناختی هم روانشناسان علت این مسئله را بازگشت به کودکی می دانند. البته من در زمینه روانشاسی مطالعه زیادی نکرده ام در نتیجه به همین بسنده می کنم.

1.اعمال کوچک و بزرگی که ما انجام می دهیم ، چه اثراتی در این دنیا دارد (سوال این دوستمون رو درست یادم نمونده چون برام off فرستاده بود و من هم متاسفانه ذخیرش نکردم.)

در جواب سوال قبلی قدری توضیح دادم که البته باید تکمیلش کنم. مسئله زیاد پیچیده نیست ، فقط باید کمی بررسی کرد. وقتی یک قطره آب درون اقیانوس می افتد ، در ظاهر تاثیر چندانی روی هیچ چیز نمی گذارد. به واقع هم همین است ولی مهم این است که تاثیر می گذارد. درست مثل امواج صوتی. درست است که برد مخصوصی دارد ولی چه کسی می داند کی تاثیر گذاری آن به صفر می رسد؟! امواج الکترومغناطیسی هم در فضا (اگر اشتباه نکنم) از اثراشان کم نمی شود و تا ابد ادامه دارند. چند سال پیش مطلبی را در مورد همین امواج خواندم که از اثر مخرب امواج شدید روی حیوانات می گفت. در یکی از شهرهای انگلیس تمام گاوهای یک گاوداری که در نزدیکی یک برج مخابراتی بود ، مرده بودند.

انرژی هم همین طور است ، وقتی ما دست به اعمال ناپسند می زنیم و یا حتی به چیزهای ناامید کننده و یا بد فکر می کنیم. افکار و عقاید ما در جهان تاثیر می گذارد. هرچه حوزه انرژی ما گسترده تر باشد این تاثیرات بیشتر می شوند. به ما گفتند انتظار فرج عبادت است. چرا؟ چون اگر ما ناامید بشویم افکار ما روی وقایع جهان تاثیر می گذارد. در جنبه مثبت هم این مطالب صدق می کنند. یعنی دعا کردن دسته جمعی و ایجاد حلقه های عشق و محبت نیز تاثیر زیادی روی سرنوشت جامعه بشریت دارد.

یکی از وقایعی که همه ما با آن آن ها برخورد داشته ایم. مسئله شفا است. جمعی برای یک بیمار دعا می کنند و بیمار به طور معجزه آسایی رو به بهبودی می رود. در حقیقت آن جمع اراده می کنند که بیمار بهبود پیدا کند و او بهبود پیدا می کند. البته همیشه موثر نیست چون به خیلی عوامل از جمله تونایی خود بیمار و افراد دعا کنند دارد.

سوالات دیگری هم مطرح کرده بودید که یا شبیه سوالات بالا بود و یا چون یک مقدار شخصی بود ترجیح دادم مستقیما به دوستان جواب بدهم. اگر سوالی پرسیده بودید و جوابش رو ندادم حتما یا ندیدم و یا یادم رفته ، بنابراین اگر لطف کنید و دوباره سوالتان را در قسمت نظرات همین قسمت بگذارید یک دنیا ممنون می شود.

افکار ما خیلی قدرت دارند ، قدرتی فوق تصور ، اما نباید اجازه دهیم به جای اینکه ما آن ها را کنترل کنیم آنها ما را کنترل کنند.
موفقیت ، سعادت و لطف خدای مهربان همیشه همراهتان باشد.

تا به حال رای داده نشده

نظرات

تصویر مریم/Maryam

سلام سينا

سلام سينا جان...چند تا نکته...يکی اينکه مرسی که قالب وبلاگت رو اندازه صفحه کردی ؛)...دوم اينکه من قسمت اول داستان رو نوشتم البته کوتاه فکر کنم اينطوری بيشتر حوصله برای خوندنش هست...نه؟ سوم اينکه اين بحثی که مطرح کردی خيلی جالبه اگه مطمئن باشيم که به يک نتيجه می رسيم...نه؟ من هميشه از اين تاثيرپذيری افراد شاکی بوده ام... می دونی مثلا يه دختر ۲۷ ساله وقتی با يه دختر ۱۸ ساله راه می ره من واقعا تعجب می کنم که می بينم انقدر مسخره رفتارش سبکسرانه می شه و اين مساله باعث می شه نتونم با خيلی ها رابطه برقرار کنم... اين بحث رو ادامه بده اگه در موردش بيشتر می دونی... مرسی...فعلا همين

تصویر admin

جواب مریم خانم :

جواب مریم خانم : سوالی که مطرح کردی جواب واضحی داره که در روزهای بعدی جوابت رو حتما خواهم داد. البته مبحث طولانی هست ، ولی اگه خواننده ها وقت بگذارن و قلبا دنبال کنند زندگیشون رو متحول خواهد کرد.

تصویر مریم/Maryam

مرسی من منتظر

مرسی من منتظر جواب می مونم...

تصویر مریم/Maryam

سلم سينا

سلم سينا جان...من فکر نمی کردم انقدر مطلب جديد گذاشته باشی...نمی دونم چرا نديده بودم...الان دارم به ترتيب از اونجايی ککه نخوندم می خونم و کامنت می دم...تا اينجا بايد بگم...خب می دونی پيکان رو به طرف ديگران نشانه نمی ريم اما گاهی رفتارهای ديگرانه که ما رو به عکس العمل وا می داره و اونچه اينجا به نظرم مهمه اينه که ما چطوری می توونيم با اين مساله مقابله کنيم....

تصویر شقایق/Shaghayegh

salam ...matlabat

salam ...matlabat jalebe..khoobe..kamelan khoondaniye affarin ..zoodtar update kon movafagh bashi.byebye

تصویر آزاده/Azadeh

می دونی ؟! ..

می دونی ؟! .. سخته .. جديه .. اساسيه .. اما .. قشنگه .. روزهای زندگيت گرم و شاد .. مرسي .. زياد .. خيلی زياد ..

تصویر مریم/Maryam

سخته...کاش می شد

سخته...کاش می شد انقدر مقرب باشيم که فقط به او فکر کنيم و ای کاش زندگی اجازه می داد....تا بعدی

تصویر مریم/Maryam

سلام سينا

سلام سينا جان...همراه خوب و صميمی ... مرسی از جوابهاتوون...همه بحث رو تا انتها خووندم و برای هر بخش جداگانه نظر دادم... نمی دونم بعد از اين در مورد چه مبحثی می خوای صحبت کنی اما من اين بحث رو خيلی دوست داشتم...خصوصا اون هاله انرژی که اگر بعدها وقت کردی يکم در مورد بروز مشکلات در اين هاله توضيح بدی خوشحال می شم...يه چيزهايی می دونم اما هر ی بيشتر بهتر...نه؟ ؛) موفق باشی عزيز و بابت خيلی چيزها ممنون