يک نکته ظريف)یکی بود ، یکی نبود)

بلاگ

سلام به همه خوبان
تو این پست می خوام توجه شما رو به یک نکته ظریف در تمام داستانهایی که با یکی بود و یکی نبود ، زیر گنبد کبود غیر از خدا هیچکس نبود شروع می شن جلب کنم. حالا این نکته چی هست ؟

یکی بود ، یکی نبود ، زیر گنبد کبود غیر از خدا هیچکس نبود. دقت کردید دیگه زیر گنبد کبود فقط خدا بود. احدی غیر از خدا نبود. جداً هیچکس نبودا ، یعنی عملا زیر گنبد کبود از آدمی زاد و آدمی زاده اثری نبود. خوب حالا که پذیرفتید که هیچکس زیر گنبد کبود نبود پس حالا یک کلانشهر بود با 10 میلیون آدم. البته دقت کردید که غیر از خدا کسی نبود به غیر از این ده میلیون نفر!!!

این هم از اون حرفا بودا ، نه؟!

امتیاز شما: خالی میانگین: 1 (1 رای)

نظرات

تصویر الهه

واقعا اين از

واقعا اين از اون حرفا بود...ولی خوب می دونی خيلی حرف بود..جالب می نويسی موفق باشی در ضمن مرسی که به من سر زدی ...بازم بيا تا تنها نباشم... چه می توان کرد بااين اندکی که از يک نيمه وجودم تنها پشت در بسته باقی است و تاب ندارد هجوم نفرت را به در شيشه ای سراچه قلبم..